آسانسور يا بالابر براي حمل بار يا آسانبَر براي حمل انسان اتاقک متحرکي است که به وسيله آن از طبقهاي به طبقات بالا روند يا از طبقه بالا به پايين فرود آيند. به عبارت ديگر آسانسور يکي از تجهيزات حمل و نقل عمودي است که جابجايي مردم يا کالا بين طبقات را تسهيل ميبخشد. بالابرها عموماً به کمک موتورهاي الکتريکي باعث حرکت عمودي کابين ميشوند. اين موتورها با کمک کابلهاي کشش و سيستم متقابل وزن؛ مانند يک بالابر معمولي کار جابجايي را انجام ميدهند، يا با پمپ هيدروليک ميزان مايعات را براي بالا بردن در يک پيستون استوانهاي جک مانند تزريق و کنترل ميکنند.
بالابر يکي از ابتدائيترين ماشينهاي ساده ساخت دست بشر است که همواره به کمک او آمدهاست.
در دانشنامه بريتانيکا آمده که ويتروس، معمار رومي، 26 سال قبل از ميلاد در نوشتههاي خود از وسايلي نام بردهاست که 236 سال قبل از ميلاد در جا به جايي وسايل در بناها استفاده ميشدهاست. اولين آسانسورهاي باري قرقرهاي در آن دوران اختراع گرديد و با يک حرکت تکاملي دراز مدت، مسيرهاي دشوار رشد دانش علمي و فني و تجربيات در اين زمينه به صورتي مداوم تاکنون طي کردهاست. استفاده از آسانسورهاي مسافربري و باري به قرون وسطي در استحکامات نظامي بر ميگردد، که جهت جا به جايي آن از نيروي انسان يا حيوانات اهلي استفاده ميگرديد.
همزمان با توسعه تمدن و با رشد اقتصادي و توسعه فني و علمي کشورها و با همکاري فني با يکديگر، دانش فني سيستمهاي حمل و نقل عمودي نيز توسعه سريعي يافت. پايهگذار علمي و طراح آسانسورهاي امروزي، دانشمند و رياضيدان بزرگ، آتوود است. ماشين آتوود عبارت است از دو وزنهاي که با يک نخ به يکديگر مربوط ميشوند و روي فلکه اي، وزنههاي فوق به بالا و پايين حرکت ميکنند. از بررسي معماري ساختمانها در گذشته ميتوان فهميد که در گذشته توان ساخت ساختمانهاي بلند وجود داشتهاست ولي شايد دليل اينکه چرا اين کار چندان رواج نداشته، وجود پلههاي بسيار بودهباشد. اين مشکل همچنان پابرجا بود تا اينکه يک مکانيک آمريکايي به نام اليشا اوتيس ايمني را در بالابر با بهکارگيري چرخي ضامندار که در صورت پارهشدن طناب، اندکي پس از سقوط بالابر را متوقف ميکرد، فراهم کرد. اين اختراع که در سال 1854 در نمايشگاهي در نيويورک پردهبرداري شد، مقدمهاي براي کاربرد گسترده بالابر بود. ناصرالدين شاه در سفرنامه فرنگ خويش در تعريف و توصيف آسانسور ميگويد: رفتيم به مريضخانه سنت توماس، از مرتبههاي زير اسبابي دارند که ناخوش را روي تخت گذاشته از توي اتاق زير ميکشند به مرتبه بالا ميبرند. بسيار تماشا داشت که ناخوش حرکت نکند. در حال حاضر يکي از مشکلات ساختمانهاي بزرگ کافي نبودن فضاي در نظر گرفته شده براي آسانسور است. اين امر يعني پيشبيني و منظور نمودن فضاي کافي با محاسبه تعداد ظرفيت و سرعت مناسب آسانسورها با توجه به ارتفاع و جمعيت ساکن و کاربري ساختمان بايد در ابتداي کار يعني در زمان طراحي ساختمانها مد نظر قرار گيرد؛ وگرنه پس از اجراي ساختمان معمولاً افزايش فضاي چاه آسانسور بسيار مشکل و در اکثر موارد غيرممکن است.آسانسور وسيلهاي است الکترومکانيکي، در ابتداي اختراع آسانسور به شکل امروزي، بيشتر قطعات و لوازم آسانسورها مکانيکي و الکتريکي بود ولي با پيشرفت علوم در حوزه الکترونيک و نيمههاديها و همچنين ورود حوزه علوم هوش مصنوعي به صنعت اين وسيله نيز تکامل يافت و به عنوان يک وسيله کاملاً کاربردي با حوزه سطح دسترسي کاملاً گسترده در بين جوامع شهري قرار گرفت. در طراحي آسانسور علومي همچون مکانيک، برق و الکترونيک، معماري و صنايع مورد استفادهاست. به همين علت هيچگاه يک متخصص به تنهايي قادر نخواهد بود که يک آسانسور را به تنهايي و با تکيه بر يکي از شاخههاي علوم طراحي نمايد. تا قبل از دهه 1990، عمده اموزشها در اين صنعت به صورت اموزشهاي محدود و استاد و شاگردي و صرفاً در کارخانههاي بزرگ آسانسورسازي معمول بود. به همين سبب آموزش در اين صنعت محدود و پنهان بود. براي اولين بار در سال 1995 ميلادي اتحاديه آسانسور و پله برقي انگلستان (LEIA) با همکاري پروفسور يانوفسکي و پروفسور جينا بارني اقدام به برگزاري دورههاي آموزشي کوتاه مدت ماژولاري در انگلستان نمود که بيشتر مورد استفاده نصابان و متخصصان اين کشور بود. در ادامه اين اتحاديه با همکاري دانشگاه نورث همپتون انگلستان دورههاي دانشگاهي اين رشته را در مقطع کارداني و کارشناسي آغاز نمود. اولين دوره اين مقاطع در سال 1998 در نورث همپتون انگلستان با هدايت جانات آدامز، برايان واتز، استفان کازمارسيزيک که از اعضاي هيئت علمي دانشکده مهندسي مکانيک و علوم کاربردي بودند آغاز شد. از سال 2000 به بعد مقاطع کارشناسي ارشد و دکتري تخصصي تحت عنوان elevator and escalator engineering آغاز گشت.
انواع بالابر عمودي
تمامي آسانسورها در داشتن خصوصياتي مانند داشتن کابين، حرکت عمودي و توقف در سطوح مختلف با هم مشابهاند. اما از لحاظ نحوه اعمال نيروي محرکه به کابين متفاوت بوده و به چهار دسته کششي، هيدروليک، وينچي و مغناطيسي تقسيم ميشوند. البته امروزه تکنولوژيهاي جديدي مانند آسانسورهاي پنوماتيک در دسته پنجم نيز قرار ميگيرند.
آسانسورهاي کششي
نيروي محرکه در اين نوع آسانسورها از يک موتورالکتريکي که اکثراً در بالاي چاه آسانسور و در برخي طراحيها درپايين کنار چاهک و در محلي به نام موتورخانه نصب گرديده، تأمين ميشود. بر روي فلکه اين موتور تعدادي کابل فولادي (اصطلاحاً سيم بکسل) وجود دارد که از يک سمت به کابين آسانسور و از سمت ديگر به وزنههاي آسانسور که درون قابي فلزي به نام قاب وزنه قرار دارند، متصل است. جنس اين وزنهها معمولاً از چدن يا بتن است. وزن اين وزنهها به اندازه وزن کابين به علاوه نصف ظرفيت کابين است. وزن هر نفر در محاسبات مربوط به آسانسور 75 کيلوگرم است. دليل قرار دادن وزنه در سيستم آسانسور کمک به بالا بردن آسانسور است در غير اينصورت براي اين کار بايد موتورهاي بسيار قوي با کيلووات بالا استفاده کرد. پس با اين کار توان موتور مورد استفاده کاهش مييابد. طبيعي است که اين وزنه در پايين آمدن آسانسور مزاحمت ايجاد ميکند، اما چون هر جسم بدون دخالت به پايين سقوط ميکند پس استفاده از وزنه مانعي بزرگي در حرکت آسانسور ايجاد نميکند. اساس کار اين نوع آسانسورها بر اساس نيروي اصطکاک بين سيم بکسلها و فلکه کشش موتور است. در داخل فريم وزنه به اندازه وزن کابين به اضافه نصف ظرفيت کابين وزنه وجود دارد. مثلاً اگر ظرفيت کابين 900 کيلوگرم باشد (يعني آسانسور نفربر 12 نفره چون متوسط وزن هر نفر 75 کيلوگرم است) باندازه 450 کيلوگرم باضافه وزن کابين در کادر وزنه، وزنه وجود دارد. با کمک اين وزنه، نيروي کشش لازم براي حرکت کابين کاهش مييابد چرا که در صورت رعايت کردن ظرفيت کابين، اختلاف وزن بين کادر وزنه و کابين تحت هر شرايطي از نصف ظرفيت کابين (در مثال قبل 450 کيلوگرم) بيشتر نخواهد شد و در حرکت به سمت بالا يا پايين سيستم کشش آسانسور حداکثر براي جابه جايي جرمي به اندازه نصف ظرفيت کابين توان مصرف خواهد کرد.
بالابر هيدروليک
اخيراً بالابرهاي هيدروليک نيز جاي خود را در بين کاربران خانگي باز کردهاند. در اروپا بيش از 70 درصد از آسانسورهاي زير پنج طبقه هيدروليک استفاده ميشوند که از محاسن اين نوع بالابرها ميتوان به نرمي حرکت در استارت اوليه؛ خرابي و استهلاک بسيار کم؛ سهولت در عيبيابي و تعمير؛ ايجاد آسانسورهاي زيبا و شيشهاي به دليل حذف کادر وزنه و سيم بکسل؛ احتياج به سازه سبک؛ عدم نياز به موتورخانه در پشت بام؛ ايجاد آسانسورهاي باربر و سنگين با تناژ بالا و زيبايي بام خانه و همچنين تراز شدن دقيق آن در طبقات اشاره نمود اما از محدوديتهاي استفاده از اين نوع آسانسورها ميتوان به محدوديت در ارتفاع و کندي نسبي سرعت آنها و تنها قرارگيري در چاهک را اشاره کرد. (البته امروزه با استفاده از درايو و سيستم خنککننده ميتوان به سرعت 1 متر به صورت معمول دست يافت. آسانسورهاي هيدروليک با موتور الکتريکي و پمپ فشار روغن و جک هيدروليک کار ميکنند. در بالابر هيدروليک به خاطر اينکه کادر وزنه وجود ندارد و سيستم جک هيدروليکي بايد تمامي کابين و مسافران را جابهجا کند نياز به موتورهاي قوي تري هست. در اين آسانسورها يک موتور سه فاز غوطه ور در روغن به همراه يک شيرالکتريکي مخصوص که اصطلاحاً پاور يونيت ناميده ميشوند وظيفه تأمين فشار روغن براي جک هيدروليک را داراست. براي راهاندازي موتور به خاطر وجود موتورهاي قوي تر در صورت استفاده از درايو يا سافت استارتر نياز به هزينه بسيار بالاتري است پس لذا معمولاً براي شروع به کار موتور پمپ هيدروليک از سيستم رايج ستاره - مثلث استفاده ميشود. اما اين موتور و فشار تنها در حرکت به سمت بالا مورد نياز است و براي حرکت کابين به سمت پايين نيازي به روشن کردن موتور و مصرف توان نيست و تنها با باز کردن يک شير و خالي کردن روغن جک کابين به آرامي به سمت پايين حرکت ميکند. به عبارت ديگر يک سيستم هيدروليک تنها در نيمي از مسافت حرکتي خود (تنها به سمت بالا) خود توان قابل ملاحظهاي مصرف ميکند و در نيمه ديگر (تنها به سمت پايين) از نيروي گرانش استفاده ميکند و اين موضوع مصرف برق بالاتر آن نسبت به آسانسورهاي دوسرعته را منتفي ميکند. آسانسورهاي هيدروليک، تنها براي حمل مسافر کاربرد نداشته و براي بالابري بارهاي سنگين نيز کاربرد به سزايي دارد. انواع آسانسورهاي حمل بار شامل آسانسور خودروبر قيچي، آسانسور خودروبر، و بالابر کارگاهي را شامل ميشود که عموما از نيروي هيدروليک براي بالابري استفاده ميشود. هم چنين، آسانسورهاي هيدروليک مناسبترين وسيله براي پارکينگهاي نيمه مکانيزه بهشمار ميرود و از بالابرهاي هيدروليک در پارکينگهاي تمام مکانيزه استفاده ميشود، که در اين صورت، وظيفه جابجايي خودرو در راستاي عمودي را به عهده دارد.از مزاياي آسانسورهاي هيدروليک ميتوان به موارد ذيل اشاره نمود:
نيروي کم / قدرت زياد، عدم نياز به سقف چاه مستحکم، عدم نياز به فضاي موتورخانه در بالاي چاه آسانسور ايمني بيشتر مخصوصاً در هنگام وقوع زلزله، نرمي حرکت و دقت در توقف (مشابه سيستم تري وي اف)، توانايي بالابردن بارهاي سنگين
آسانسورهاي وينچي
نوعي آسانسور است که با زنجير يا طناب فولادي آويزان شده و نيروي رانش به طريقي به غير از اصطکاک به آن وارد ميشود. در اين نوع آسانسورها قاب وزنه وجود ندارد.
آسانسورهاي مغناطيسي
در اين آسانسورها ريلها و تجهيزات متصل شده روي ديوار چاه آسانسور با مغناطيس دائم نقش استاتور موتور و کابين آسانسور نقش روتور را ايفا ميکنند. با اتصال جريان برق به استاتور، ميدان مغناطيسي ايجاد و به روتور القا ميگردد. ميدان مغناطيسي ايجاد شده در نقاطي قطع و با القاي جريان برق به وسيله سيم پيچهاي استاتور، سيم پيچهاي تعبيه شده روي روتور باردار شده و کابين به حرکت در ميآيد؛ بنابراين در اين آسانسورها اجزايي نظير وزنه تعادل، کابل فولادي، موتورخانه و .. وجود نخواهد داشت. آسانسورهاي مغناطيسي بسيار ايمنتر از آسانسورهاي معمولي بوده اما از لحاظ قيمتي بسيار گرانتر ميباشند.
بالابرهاي کارگاهي
بالابرهاي کارگاهي مکمل و تسريعکننده برجسازي و سازههاي بلندمرتبه هستند. اين آسانسورها قادرند از شروع کار توسط خودشان مونتاژ و با سازه ساختمان ارتفاع بگيرند. اين آسانسورها قابليت کار تا ارتفاع 500 متر و بالاتر را داشته و در ظرفيتهاي یک، یک و نیم و دو تن توليد ميشوند. در ساختمانهاي بلندمرتبه جهت انتقال نفرات و مصالح بعد از اتمام سازه ساختمان و از ابتداي شروع کار در ساختمان از آسانسورهاي ويژه بار و نفر استفاده ميگردد. اين آسانسورها در انتقال پرسنل کارگاه و لوازم و مصالح به طبقات بسيار مؤثر بوده و موجب تسريع عمليات ساختماني ميگردند.